مطالبه مهریه

مهریه یک حق قانونی برای خانم ها در ازدواج است که قوانین خاص و مربوط به خود را دارد که ما در این مقاله به بررسی چند مورد از آن ها میپردازیم.

قوانین مدنی مهریه

برخی قوانین مدنی در حوزه مهریه

ماده ۱۰۷۸: هر چیزی را که مالیت داشته و قابل تملک نیز باشد می توان مهر قرار داد .

ماده ۱۰۷۹: مهر باید بین طرفین تا حدی که رفع جهالت آنها بشود معلوم باشد .

ماده ۱۰۸۰: تعیین مقدار مهر منوط به تراضی طرفین است .

ماده ۱۰۸۱: اگر در عقد نکاح شرط شود که در صورت عدم تادیه مهر درمدت معین نکاح باطل خواهد بود نکاح و مهر صحیح ولی شرط باطل است .

ماده ۱۰۸۲: به مجرد عقد ، زن مالک مهر می شود و می تواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید .

تبصره ( الحاقی ۱۳۷۶/۴/۲۹ ) – چنانچه مهریه وجه رایج باشد متناسب باتغییرشاخص ( شاخص کل بهای کالاها و خدمات مصرفی مناطق شهری ایران ) تعیینی توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران که به ضمیمه بخشنامه ۱۵۸۴۶/۷۹/۱ مورخ ۲۹/۹/۱۳۷۹ معاون اول محترم رییس قوه قضاییه به مراجع قضایی ابلاغ گردیده است

ماده ۱۰۸۳: برای تادیه تمام یا قسمتی از مهر می توان مدت یا اقساطی قرار داد .

ماده ۱۰۸۴: هرگاه مهر عین معین باشد و معلوم گردد قبل از عقد معیوب بوده و یا بعد از عقدوقبل از تسلیم معیوب و یا تلف شود شوهر ضامن عیب وتلف است .

ماده ۱۰۸۵: زن می تواند تا مهر به او تسلیم نشده از ایفای وظایفی که در مقابل شوهر داردامتناع کند مشروط بر اینکه مهر او حال باشد و این امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود .

ماده ۱۰۸۶: اگر زن قبل از اخذ مهر به اختیار خود به ایفای وظایفی که در مقابل شوهر داردقیام نمود دیگر نمی تواند ازحکم ماده قبل استفاده کند ، مع ذلک حقی که برای مطالبه مهر داردساقط نخواهد شد.

ماده ۱۰۸۷: اگر در نکاح دائم مهر ذکر نشده یا عدم مهر شرط شده باشد نکاح صحیح است وطرفین می توانند بعد از عقد مهر را به تراضی معین کنند و اگر قبل از تراضی بر مهر معین بین آنهانزدیکی واقع شود زوجه مستحق مهرالمثل خواهد بود .

ماده ۱۰۸۸: در مورد ماده قبل اگر یکی از زوجین قبل از تعیین مهر و قبل از نزدیکی بمیرد زن مستحق هیچگونه مهری نیست .

ماده ۱۰۸۹: ممکن است اختیار تعیین مهر به شوهر یا شخص ثالثی داده شود در این صورت شوهر یا شخص ثالث می تواند مهر را هر قدر بخواهد معین کند .

ماده ۱۰۹۰: اگر اختیار تعیین مهر به زن داده شود زن نمی تواند بیشتر از مهرالمثل معین نماید.

ماده ۱۰۹۱: برای تعیین مهرالمثل باید حال زن از حیث شرافت خانوادگی و سایر صفات ووضعیت او نسبت به اماثل و اقران و اقارب و همچنین معمول محل و غیره در نظر گرفته شود .

ماده ۱۰۹۲: هرگاه شوهر قبل از نزدیکی زن خود را طلاق دهد زن مستحق نصف مهر خواهدبود و اگر شوهر بیش از نصف مهر را قبلا داده باشد حق دارد مازاد ازنصف را عینا یا مثلا یا قیمتااسترداد کند .

ماده ۱۰۹۳: هرگاه مهر در عقد ذکر نشده باشد و شوهر قبل از نزدیکی و تعیین مهر زن خود راطلاق دهد زن مستحق مهرالمتعه است و اگر بعد از آن طلاق دهد زن مستحق مهرالمثل خواهد بود .

ماده ۱۰۹۴: برای تعیین مهرالمتعه حال مرد از حیث غنا و فقر ملاحظه می شود .

ماده ۱۰۹۵: در نکاح منقطع عدم ذکر مهر در عقد موجب بطلان است .

ماده ۱۰۹۶: در نکاح منقطع موت زن در اثنای مدت موجب سقوط مهر نمی شود و همچنین است اگر شوهر تا آخر مدت با او نزدیکی نکند .

ماده ۱۰۹۷: در نکاح منقطع هرگاه شوهر قبل از نزدیکی تمام مدت نکاح را ببخشد بایدنصف مهر را بدهد .

ماده ۱۰۹۸: در صورتی که عقد نکاح اعم از دائم یا منقطع باطل بوده و نزدیکی واقع نشده زن حق مهر ندارد و اگر مهر را گرفته شوهر می تواند آن را استرداد نماید .

ماده ۱۰۹۹: در صورت جهل زن به فساد نکاح و وقوع نزدیکی زن مستحق مهرالمثل است .

ماده ۱۱۰۰: در صورتی که مهرالمسمی مجهول باشد یا مالیت نداشته باشد یا ملک غیر باشددر صورت اول و دوم زن مستحق مهرالمثل خواهد بود و در صورت سوم مستحق مثل یا قیمت آن خواهد بود مگر اینکه صاحب مال اجازه نماید .

ماده ۱۱۰۱: هرگاه عقد نکاح قبل از نزدیکی به جهتی فسخ شود زن حق مهر ندارد مگر درصورتی که موجب فسخ ، عنن باشد که دراین صورت با وجود فسخ نکاح ، زن مستحق نصف است .

تفاوت بین مهریه عندالمطالبه و عندالاستطاعه

انواع مهریه و تفاوتهای حقوقی آن ها : در نوع دیگری از تقسیم بندی می توان مهریه را به مهریه عندالمطالبه و عند الاستطاعه به شرح زیر رده بندی کرد:

مهریه عندالمطالبه؛ طبق تعریف مهریه در این نوع از مهر، مرد باید مهریه عندالمطالبه را تحت هر شرایطی و در صورت مطالبه زوجه پرداخت کند و وضعیت مالی مرد، فقط در چگونگی پرداخت و با صلاحدید مقام قضایی یا طبق توافق طرفین، تاثیرگزار است و نه در اصل پرداخت. البته این نکته لازم به ذکر است که بر طبق ماده ۱۰۸۵ قانون مدنی مالکیت مهریه عندالمطالبه نسبت به نصف مهر مستقر (قطعی) و نسبت به نیمی دیگر متزلزل (مشروط) می باشد (استفاده از حق حبس زوجه) و در خصوص نیمه متزلزل، با وقوع نزدیکی، این مالکیت نیز مستقر می شود. در این خصوص اشاره به رای وحدت رویه شماره ۷۱۸ هیأت عمومی دیوان عالی کشور مورخ 1390/02/13 حائز اهمیت می باشد؛ بدین مضمون که زن در صورت حال بودن مهر می تواند تا زمانی که مهر به او تسلیم نشده از ایفا مطلق وظایفی که شرعا وقانونا در برابر شوهر دارد امتناع کند و ذکر مطلق وظایف اشاره به وظایف اعم از عام و خاص را دارد.

مهریه عندالاستطاعه: در این قسم از مهریه اگر زن تقاضای مهریه نماید این تکلیف بر عهده اوست که ثابت کند مرد از دارایی کافی جهت پرداخت مهریه برخوردار می باشد و این در حالیست که زوج از اثبات عدم توانایی پرداخت مبری می باشد؛ بنابر این، بار اثبات ادعای توان پرداخت مهریه عندالاستطاعه ، بر عهده زوجه است.

توقیف اموال شوهر برای پرداخت مهریه چگونه صورت می گیرد؟

گرفتن مهریه هم می تواند در زمان تأهل و بعد از جدا شدن آن ها صورت گیرد و به طبع آن توقیف اموال برای مهریه هم در همین زمان ها انجام می شود.

اگر مرد مهریه ی زن را پرداخت نکند ، زن می تواند با معرفی کردن داشته های مالی مرد ، اموال او را توقیف کند.

حتی می تواند مطالباتی از حساب های بانکی مرد را نیز توقیف کند.

زن می تواند خواستار توقیف اموال شوهر برای مهریه  از مؤسسات و یا سازمان های چه دولتی و چه خصوصی باشد تا حقوق مرد را توقیف کند.

توقیف حقوق مرد به این صورت روی می دهد که : تا زمانی که مرد متأهل است یک چهارم حقوق و زمانی که مجرد است یک سوم حقوق برای تقاضای توقیف اموال مرد قابل قبول است.

زن تنها تا زمانی که شوهر با زن دیگری ازدواج نکرده است می تواند تقاضای توقیف اموال را داشته باشد.

اگر مرد اموالی را داشته باشد که زن احتمال دهد که ممکن است این اموال را به شخص دیگری انتقال دهد یا به فروش برساند ، زن می تواند به دادگاه اطلاع دهد. دادگاه برای جلوگیری از این اتفاق «قرار تأمین خواسته» صادر خواهد کرد. بر اساس قرار تأمین خواسته این اموال برای پرداخت مهریه توقیف خواهد شد و در نهایت می توان از این اموال برای تأمین مهریه یا قسمتی از آن استفاده کرد.

راهکار قانون درباره تنظیم وکالت‌نامه دائم خروج از کشور برای زوجه

حق خروج از کشور برای زنان در ازدواج

آیا زوج می‌تواند حق خروج از کشور را به موجب وکالت‌نامه دائم و بدون محدودیت به همسر خود بدهد؟ آیا وکالت نامه دائم به زوجه به‌واسطه اعتبار 5 ساله ذکر شده در قانون صدور گذرنامه باید تنظیم شود؟ و در صورت پاسخ مثبت به سئوال قبلی، آیا این وکالت‌نامه قابلیت تسری به دفعات بعد را دارد؟

 علت تنظیم وکالت نامه های خروج از کشور در دفاتر ثبت اسناد رسمی با قید محدودیت 5 ساله که توسط زوج به زوجه داده می شود، به تبعیت از زمان تعیین شده برای تنظیم گذرنامه است.  به دلیل اینکه مدت اعتبار گذرنامه محدود است گفته می‌شود برای تمدید گذرنامه مجدد زوجه باید از زوج اجازه مجدد اخذ کند.

 زوج می تواند در دفاتر اسناد رسمی ذیل تقاضای تمدید گذرنامه، سند جدایی تنظیم کند و در آن مشخص کند که به زوجه حق خروج از کشور بدون محدودیت، به طور غیرمحدود و الی غیر النهایه می دهد. همچنین قید حق خروج از کشور به طور نامحدود می‌تواند در سند ازدواج به عنوان شروط ضمن عقد ذکر و گنجانده شود.

 اگر این قید در سند نکاح باشد امکان هیچ عدولی از آن وجود ندارد، اما اگر در سند دیگری باشد بهتر است و لازم است که در یک عقد خارج و لازمی این شرط آورده شود که برای زوج غیر قابل عدول باشد. حتی برای ضمانت آوری بیشتر می توان شرطی را ذکر کرد که در صورت خلف وعده، قابل استیفا باشد.

 تنظیم وکالت‌نامه خروج دائم و بدون محدودیت در دفاتر اسناد رسمی بلامانع است و در صورت تقاضای فردی برای تنظیم چنین وکالتنامه‌ای هیچ محدودیت قانونی‌ای وجود ندارد.

 طبق قانون اداره گذرنامه و محدودیت 5 ساله اعتبار گذرنامه، در صورت تنظیم چنین وکالتنامه‌ای قابل تسری دادن برای اخذ متعدد گذرنامه است.

حقوق زنان در ازدواج

حقوق زن در ازدواج

کرامت زنان ایرانی زمینه ساز شکوفایی جامعه خواهد شد و نباید زنان ارجمند کشورمان؛ زیر سایه تعصبات و طرز فکرهای اشتباه قرار گیرند.

با تمام این اوصاف و گفتمانی که همیشه جایگاه زنان را ستوده است ولی نمی‌توان از ظلم‌های مختلفی که به جامعه زنان کشورمان می‌شود، به راحتی عبور کرد. اما با همه این کاستی‌ها که بایستی مرتفع شده و زن ایرانی به جایگاه حقیقی خود دست پیدا کند ولی نباید از حق و حقوقی که زنان در بخش‌هایی از زندگی اجتماعی در ایران برخوردارند غافل شویم.

حق زنان در کشورمان؛ حقوق مربوط به عقد نکاح است که قوانین جاری کشور در اختیار زنان قرار داده است.

متاسفانه بسیاری از زنان ایرانی از حق زنان در ازدواج و عقد نکاح اطلاع کاملی ندارند و همین نقصان؛ سبب مظلوم واقع شدن زنان می‌شود.

حق و حقوق زوجه در زندگی مشترک ، شامل دو دسته حقوق مالی و غیر مالی است . از جمله حقوق زن در ازدواج از نوع حقوق مالی ، حق نفقه ، مهریه ، اجرت المثل ، تنصیف دارایی ، ارث و مستمری شوهر بوده و حقوق غیر مالی زن در ازدواج ، می تواند به صورت حق طلاق ، حق کار و تحصیل ، حق سفر و تعیین محل سکونت باشد .

حق زنان در خصوص استفاده از شروط ضمن عقد نکاح:

مسئله ازدواج و عقد نکاح به عنوان یکی از مقدس‌ترین امور مربوط به زندگی اجتماعی شناخته می‌شود که در مبانی فرهنگ ایرانی – اسلامی، از آن به عنوان ستون‌های مقدس جامعه یاد شده است.

بر اساس ماده ۱۱۱۹ قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران؛ «زن به هنگام عقد می‌ تواند هر شرطی را که مخالف مقتضای ذات عقد نباشد، پیش بینی و بر مرد اعمال کند.»

این ماده قانونی به خوبی مبین می‌سازد که؛ زنان در زمان عقد نکاح می‌توانند در خصوص مسائلی که از نظر شرعی و قانونی ایرادی بر آن وارد نباشد، تصمیم گیری نموده و در عقد نامه آن را درج نمایند که این امر زمینه ساز برخورداری از جایگاه قانونی در خصوص موارد مربوطه خواهد شد.

در سال ۱۳۶۰ به دلیل عدم اطلاع کافی زنان ایرانی از حقوق خود در زمان عقد نکاح؛ قانون‌گذار نسبت به تعیین شروط ۱۲ گانه ضمن عقد و درج آن در عقد نامه اقدام نمود که به واقع؛ زمینه ساز حمایت ویژه قانون از زنان در امر ازدواج شد.

البته این شروط ۱۲ گانه نافی و محدود کننده حق زنان در ازدواج و عقد نکاح در خصوص تعیین و تکلیف در خصوص مسائل مختلف نمی‌باشد و علاوه بر این شروط ۱۲ گانه چاپی؛ زنان می‌توانند در خصوص مسائل مختلفی که منع قانونی و شرعی نداشته باشد، شروطی را در عقد نامه قید نمایند.

شما همراهان محترم می‌توانید؛ جهت مطالعه شروط ۱۲ گانه ضمن عقد به قسمت‌های دیگر وب سایت آذر یاسا مراجعه فرمایید.

حق زنان در زمان عقد نکاح می‌توانند در خصوص آن شروطی را در عقد نامه ذکر نمایند عبارتند از:

اعطای حق وکالت در طلاق با حق توکیل به غیر:

طبق مبانی شرع اسلام و قوانین جمهوری اسلامی ایران؛ حق طلاق در اختیار مرد قرار دارد. حق طلاق یک حق یک طرفه است که قوانین در اختیار زوج قرار داده است و از منظر قانونی، انتقال این حق به زوجه امکان پذیر نمی‌باشد ولیکن؛ زوجه می‌تواند در عقد نامه، حق وکالت در طلاق با حق توکیل را برای خود مقرر نماید. به تعبیر دیگر؛ زوجه می‌تواند در زمان عقد نکاح، تعیین نماید که زوج این حق را برای وی محفوظ بدارد که بتواند موضوع طلاقش را با محول کردن وکالت به شخص دیگر پیگیری کند.

بنابراین؛ موضوع در اختیار گرفتن حق طلاق از سوی زوجه به این نحو می‌باشد و نباید با اشتباهات مصطلحی با عنوان‌هایی که بیان می‌دارد؛ زوجه می‌تواند حق طلاق را از زوجه اخذ نماید، اشتباه گرفته شود.

حق تعیین شهر و محل زندگی زناشویی:

بر خلاف گذشته؛ امروزه زن‌ها خواستار این موضوع هستند که در خصوص محل اقامت و شهری که می‌خواهند در آن زندگی نمایند، تصمیم‌گیری کنند.

با عنایت به ماده ۱۰۰۵ قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران؛ «اقامتگاه زن شوهردار، همان اقامتگاه شوهر است؛ اما زنی که شوهر او اقامتگاه معلومی ندارد و همچنین زنی که با رضایت شوهر خود یا با اجازه‌ محکمه، مسکن علی ‌حده (جداگانه) اختیار کرده است، می‌تواند اقامتگاه شخصی علی ‌حده نیز داشته باشد.»

این ماده قانونی به خوبی مبین می‌سازد که؛ حق تعیین شهر و منطقه محل زندگی مشترک از اختیارات مرد است ولیکن این امکان برای زوجه وجود دارد که در زمان عقد نکاح و در شروط ضمن عقد، حق تعیین شهر و محل زندگی مشترک را در اختیار خود بگیرد تا بتواند نسبت به تعیین و تکلیف در خصوص شهر محل زندگی تصمیم گیری نماید و همسرش امکان پیگیری قانونی از باب عدم تمکین را نداشته باشد.

حق مهریه:

یکی از موارد حق زنان در ازدواج و عقد نکاح، حق مهریه است که از منظر قانونی پس از ثبت عقد قابل مطالبه است و زوج مکلف به پرداخت آن می‌باشد.

در خصوص مهریه ابعاد حقوقی زیادی قابل طرح می‌باشد که در نوشتارهای مختلف سایت آذر یاسا قابل دسترس می‌باشد.

علاوه بر این؛ استحقاق نصف مهریه قبل از عقد نکاح و برقراری رابطه زوجیت در صورت شکل گیری طلاق و مقرر کردن مهریه در ازدواج موقت و باطل بودن عقد در صورت عدم تعیین مهریه از امتیازات قانونی زنان در عقد نکاح می‌باشد که  بر اساس قانون جمهوری اسلامی ایران برقرار شده است.

حق نفقه:

بر اساس ماده ۱۱۰۶ قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران؛ نفقه تکلیف مرد مقرر شده است و پس از ثبت عقد نکاح، مرد مکلف به تامین مخارج، مسکن، مایحتاج زندگی و… زوجه می‌باشد و عدم پرداخت و تامین نفقه از جانب مرد دارای مجازات حقوقی و کیفری همچون؛ پرداخت میزان نفقه مالی پرداخت نشده و حبس است.

در عقد نکاح موقت؛ زوجه می‌تواند در عقدنامه مشخص نماید که زوج مکلف به پرداخت نفقه به وی می‌باشد و در صورت عدم پرداخت و تامین نفقه، حق پیگیری قانونی برای زوجه محفوظ است.

ماده ۱۱۲۹ قانون مدنی : «در صورت استنکاف شوهر از دادن نفقه و عدم امکان اجراء حکم محکمه و الزام او به دادن نفقه، زن می‌تواند برای طلاق به حاکم رجوع کند و حاکم شوهر را اجبار به طلاق می‌نماید.»

بنابراین؛ نفقه به عنوان حق شرعی و قانونی زن نسبت به مرد شناخته می‌شود که قانون از این حق به صراحت پشتیبانی و حفاظت می‌نماید.

حق شیردهی به فرزندان:

شرع مقدس اسلام و قوانین جموری اسلامی ایران این حق را برای مادران لحاظ نموده‌اند که؛ اجرت و حق الزحمه خود در خصوص شیردهی به فرزندان خود را از پدر آن فرزند مطالبه نمایند و قانون مرد را مکلف به پرداخت حق شیردهی زن دانسته است.

البته شاید آن‌چنان برای افکار عمومی مطالبه حق شیردهی به فرزندان از پدر، مرسوم و ملموس نمی‌باشد ولی این حقیست که شرع و قانون برای زن مقرر دانسته و زن می‌تواند نسبت به احقاق این حق زنان اقدام نماید.

اجره المثل( اجرت المثل):

عموم زنان ایرانی، کارهای جاری خانواده از جمله؛ آشپزی، نظافت منزل و… را انجام می‌دهند و این مسئولیت های مهم را به دوش می‌کشند. نکته حائز اهمیت این می‌باشد که؛ قانونگذار پیشبینی کرده است که زنان بتوانند دستمزد و حق الزحمه خود را در خصوص انجام این امور از شوهر خود مطالبه نمایند. این حق زنان در قالب قوانین اجره المثل( اجرت المثل) تعیین شده است.

اجرت المثل در زمان طلاق یا قبل از آن قابل پیگیری قانونی است و عدم پرداخت آن از جانب زوجه، مجازات قانونی را در پی دارد.

حق فسخ نکاح:

بر اساس این دو ماده قانونی مدنی جمهوری اسلامی ایران:

ماده ۱۱۲۱ : «جنون هر یک از زوجین به شرط استقرار اعم از این که مستمر یا ادواری باشد برای طرف مقابل موجب حق فسخ است.»

ماده ۱۱۲۲: «عیوب ذیل در مرد موجب حق فسخ برای زن خواهد بود: 1. خصاء 2. عنن به شرط این که ولو یک بار عمل زناشویی را انجام نداده باشد. 3. مقطوع بودن آلت تناسلی به اندازه‌ای که قادر به عمل زناشویی نباشد.»

حق فسخ نکاح برای زن وجود دارد و در هر زمانی زوجه در صورت وجود شرایط فوق و بدون مراجعه به دادگاه می‌تواند نسبت به فسخ عقد نکاح اقدام نماید.

در خصوص فسخ نکاح مباحث زیادی قابل طرح است که در چارچوب این نوشتار جای نمی‌گیرد. شما سروران می‌توانید با مراجعه به وب سایت گروه وکلای یاسا نسبت به مطالعه مطالب مربوط به فسخ نکاح اقدام نمایید.

حق زن در طلاق رجعی:

بر اساس ماده۱۱۰۹ قانون مدنی؛ «نفقه‌ی مطلقه‌ی رجعیه در زمان عده بر عهده‌ی شوهر است مگر این که طلاق در حال نشوز واقع شده باشد لیکن اگر عده از جهت فسخ نکاح یا طلاق بائن باشد زن حق نفقه ندارد مگر در صورت حمل از شوهر خود که در این صورت تا زمان وضع حمل حق نفقه خواهد داشت.»

در خصوص طلاق رجعی زوج و زوجه بایستی به مدت سه ماه در یک خانه زندگی نمایند و زوج به زوجه نفقه بپردازد. در این وضعیت و در صورت فوت زوج، زوجه به عنوان ورثه زوج محسوب می‌شود و از ارث سهم می‌برد. اگر در این دوران مرد تصمیم به ازدواج با زن دیگری بگیرد بایستی حتما با اذن همسر اول یا دادگاه اقدام نماید.

حق ارث:

بر اساس ماده ۹۴۰ قانون مدنی؛ «زوجین که زوجیت آن‌ها دائمی بوده و ممنوع از ارث نباشند از یکدیگر ارث می‌برند.»

با توجه به این ماده قانونی؛ حق ارث برای زنان در صورت فوت همسر محفوظ می‌باشد و بر اساس ساز و کار قانونی تعیین و در اختیار وی قرار می‌گیرد.

حق تامین و رعایت ارتباط زناشویی (جنسی):

بر اساس شرع و قانون؛ زن موظف و مکلف به آن می‌باشد که در صور عدم وجود منع شرعی و عقلی به نیاز جنسی همسرش پاسخ دهد و از نگاه شرعی امتناع از این موضوع حرام و از نقطه نظر قانونی دارای اشکال است.

از سوی دیگر؛ مرد نیز موظف می‌باشد که با همسرش به رابطه جنسی بپردازد و در صورتی که مرد بدون عذر شرعی و عقلی، حداکثر به مدت ۴ ماه از رابطه جنسی با زوجه امتناع ورزد و زن دچار عسر و حرج شود؛ زن این حق را در اختیار دارد که به دادگاه مراجعه نموده و درخواست طلاق نماید.

ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی مقرر می‌کند که؛ «در صورتی که دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد، وی می‌تواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق کند، چنانچه عسر و حرج مذکور در محکمه ثابت شود. دادگاه می‌تواند زوج را اجبار به طلاق نماید».

تامین سلامت جسمی و روانی زن:

به موجب ماده ۱۱۱۵ قانون مدنی؛ « اگر بودن زن با شوهر در یک منزل متضمن خوف ضرر بدنی یا مالی یا شرافتی برای زن باشد، زن می‌تواند مسکن علی حده اختیارکند و درصورت ثبوت مظنه ضرر مزبور محکمه حکم بازگشت به منزل شوهرنخواهد داد و مادام که زن در بازگشتن به منزل مزبور معذوراست نفقه برعهده شوهر خواهد بود.»

با عنایت به این ماده قانونی متوجه می شویم که زن این حق را در اختیار دارد که در مواردی که حضور وی در منزل زوج دارای خطراتی نسبت به حیثیت و سلامتیش می‌باشد؛ با اقدام قانونی در خصوص تمکین از زوجه خودداری نماید. حق طلاق نیز در این موارد برای زن به وجود می‌آید. موارد مذکور بایستی در دادگاه به اثبت رسد و صرف ادعای زوجه کفایت نمی‌نماید.

حق اخذ خسارت مادی و معنوی:

بر اساس قانون احقاق حق در خصوص خسارات وارده( مادی و معنوی) از جانب شخص دیگر؛ برای اشخاص محفوظ می‌باشد و این موضوع در مورد رابطه زن با همسرش نیز برقرار است و در صورت وارد نمودن خسارت مالی یا معنوی به زوجه از جانب زوج، حق شکایت و جبران خسارت برای زن محفوظ است.

حق زنان باردار:

ماده ۶۲۲ قانون مجازات اسلامی مقرر می‌نماید که ؛ «هر کس عالماً و عامداً به واسطه ضرب یا اذیت و آزار زن حامله موجب سقط جنین وی شود علاوه بر پرداخت دیه یا قصاص حسب مورد به حبس محکوم می‌شود.»

بنابراین؛ زن باردار از حق زنان برخوردار است که همسرش یا هر شخص دیگر بایستی نسبت به رعایت آن اقدام نماید و تجاوز به این حق و حقوق پیگرد قانونی دارد.

حق حبس:

بیان نمودیم که مهریه حق زن می باشد و مرد بایستی نسبت به پرداخت آن پس از وقوع عقد نکاح و در صورت مطالبه زن اقدام نماید. حق حبس به این مفهوم است که؛ تا مادامی که زوج مهریه زن را پرداخت نکرده است، زوجه می‌تواند از انجام وظایف زناشویی امتناع ورزد. در این خصوص ماده ۱۰۸۵ قانون مدنی به صراحت تعیین و تکلیف کرده است.

نکته: در صورت استفاده از حق حبس از جانب زن؛ وظیفه پرداخت نفقه از جانب همسرش ساقط نمی‌شود.

حق برخورداری از نیمی از دارائی زوج در صورت طلاق غیر موجه:

قانون‌گذار مقرر کرده است که؛ در صورتی که مرد اقدام به طلاق همسر خود بدون توجیه عقلانی نماید، زن از حق برخورداری از نصف اموال و سرمایه‌ای که همسرش در طول زندگی مشترک و زناشویی به دست آورده است؛ سهم خواهد برد. این حق به جهت حمایت از کرامت و قدردادنی از زحمات زنان در زندگی مشترک در تبصره ۶۰ قانون مقررات طلاق مصوب سال ۱۳۷۰ پیشبینی شده است.

حق فسخ نکاح و طلاق به دلیل تدلیس در ازدواج از جانب مرد:

ماده ۶۴۷ از کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی بیان می‌دارد: «چنانچه هریک از زوجین قبل از عقد ازدواج طرف خود را به امور واهی از قبیل داشتن تحصیلات عالی، تمکن مالی، موقعیت اجتماعی، شغل و سمت خاص، تجرد و امثال آن فریب دهد و عقد بر مبنای هریک از آنها واقع شود مرتکب به حبس تعزیری از شش ماه تا دو سال محکوم می‌گردد.»

با استناد به این ماده قانونی زن از این حق برخوردار است که؛ در صورت تدلیس و فریب در ازدواج از جانب زوج، نسبت به فسخ نکاح یا طلاق اقدام نماید و همچنین؛ حق شکایت کیفری از مرد برایش وجود دارد.

حق زنان و حضانت اولاد:

از منظر قانونی حق و تکلیف حضانت فرزندان برای والدین یک موضوع آمیخته می‌باشد و اساسا؛ والدین همچنان که از حق حضانت فرزندان خود برخوردارند، مکلف به نگهداری و حضانت فرزندان نیز هستند.

به طور کلی؛ در صورت اختلاف زوجین تا سن 7 سالگی حضانت فرزندان بر عهده مادر بوده و بعد از 7 سالگی، دادگاه نسبت به تعیین و تکلیف حق حضانت فرزندان تصمیم گیری می‌نماید.

در صورت فوت هر یک از والدین؛ حق و تکلیف حضانت بر عهده طرف دیگری است که در قید حیات وجود دارد.

حق زنان در خصوص نگهداری و تامین معاش پدر و مادر نیازمند خود:

زن این حق را دارد که از اموال و دارایی‌های خودش نسبت به تامین احتیاجات والدین نیازمند خود اقدام نماید و موضوع پرداخت نفقه والدین هیچ ارتباطی با همسرش ندارد.

پرداخت نفقه والدین نیازمند در شرع و قانون به عنوان تکلیف مقرر شده است.

این موارد مهم‌ترین حق زنان در زمان ازدواج و عقد نکاح می باشد که بایستی همه زنان نسبت به آن آگاهی کافی را به دست آورند. موسسه حقوقی آذر یاسا با مدیریت وکیل پایه یک دادگستری با تهیه و گردآوری این نوشتار تلاش نموده است که؛ زنان محترم ایرانی از حقوق خویش قبل از ازدواج و عقد نکاح مطلع شوند تا حق و حقوقشان در ارتباط با همسر یا اشخاص ثالث پایمال نشود.