تقسیم ارث

اختلاف در تقسیم ارث

اختلاف در سهم الارث، عدم مشارکت وراث در فروش مال مشترک از مصادیق اختلاف در تقسیم ارث و عدم همکاری وراث می باشد. جهت پیشگیری از اختلاف هر فرد می تواند قبل از فوت اقدام به تنظیم وصیت نامه نماید یا بنا به توافق، یکی از وارثین وکیل انجام امور ارث گردد. گرفتن گواهی انحصار وراثت، حکم تقسیم و تحریر ترکه یا دستور فروش مال مشاعی، راه حل های اختلاف در تقسیم ارث می باشد.

انسان موجودی اجتماعی است که همواره در حال تلاش بوده و ماحصل این تلاش اموال و اسبابی است که برای وی زندگی آرامی را رقم می زنند. ملک، زمین، اتومبیل شخصی و مواردی از این قبیل دستاوردهایی است که معمولا پس از مرگ افراد بجا مانده و دیگر برای او قابل استفاده نخواهند بود و مطابق شرع و قانون به وراث وی تعلق خواهند گرفت.

پیرو همین امر آنچه از گذشته تا کنون اغلب افراد پس از مرگ عزیزانشان با آن روبرو می شوند عدم همکاری وراث و به تبع آن اختلاف در تقسیم ارث می باشد. که در اغلب موارد افراد در این امر با چالش هایی مانند عدم همکاری وراث، اختلاف در میزان دقیق سهمی که به هر وارث تعلق می گیرد، نحوه استفاده از مالی که به طور شراکتی بین افراد موجود است، فروش مال مشارکتی و مواردی از این دست روبرو می شوند.

چنانچه با امر اختلاف در تقسیم ارث و عدم همکاری سایر وراث در تقسیم ارثیه، اختلاف در میزان سهم الارث هر فرد، فروش مال مشارکتی و مسایلی از این دست روبرو هستید با ما همراه باشید. در این مقاله بر آن شدیم به مبحث اختلاف در تقسیم ارث، پیشگیری از این امر و ارائه راه حل های اختلاف در تقسیم ارث بپردازیم.

 

اختلاف در تقسیم ارث به چه معناست؟

بعد از فوت، فرد کنترل و مالکیت خویش بر اموال و دارایی اش را از دست داده و اموال و دارایی های بجا مانده از وی به وراث قانونی او تعلق می گیرد. هنگامی که متوفی وصیت نامه ای تنظیم ننموده یا وراث وی قادر به تراضی و توافق بر سر اداره و تقسیم ارثیه نباشند همین امر موجب بروز اختلافات فی مابین آنها می گردد.

مطابق ماده 589 قانون مدنی که اشعار می دارد: “هر گاه تمام شرکاء به تقسیم مال مشترک راضی باشند تقسیم به نحوی که شرکاء تراضی نمایند بعمل می آید و در صورت عدم توافق ‌بین شرکاء حاکم اجبار به تقسیم میکند مشروط بر اینکه تقسیم مشتمل بر ضرر نباشد که در این صورت اجبار جائز نیست و تقسیم باید به تراضی ‌باشد.” وراث می توانند در خصوص تقسیم ارثیه مشترک نیز با یکدیگر توافق و تراضی نمایند یا در صورت اختلاف در تقسیم ارث و عدم همکاری وراث تقسیم مال مشاعی را بعد از گرفتن گواهی انحصار وراثت از دادگاه بخواهند.

از مصادیق اختلاف در تقسیم ارث و عدم همکاری وراث می توان به موارد زیر اشاره نمود:

متوفی دارای آپارتمانی است که پس از فوت، برخی وراث بدون پرداخت هیچ گونه اجاره یا وجهی به سایرین در آن سکونت دارند.

یک یا چند نفر از وراث غایبند یا برخی از وراث از قبول ارث سر باز می زنند.

چند تن از وراث قصد فروش سهم الارث خود را دارند اما با مخالفت یا عدم همکاری سایر وراث روبرو می گردند.

برخی وراث، قصد تقسیم ارث  بدون انحصار وراثت را دارند و یکی از وراث، مخالف است.

در بین وراث افرادی زیر سن قانونی، بیمار یا سالخورده وجود دارد که قدرت اداره و مدیریت امور حقوقی خود را نداشته و برخی از وراث ادعای مدیریت و مالکیت بر ارثیه آنها را دارند.

شانه خالی کردن برخی وراث از پرداخت دیون و بدهی های فرد متوفی یا ادعای بر حق بودن جهت گرفتن طلب های متوفی از بدهکاران وی بدون ارائه هیچگونه صورت حساب و گزارشی به سایرین.

باید دانست موارد بالا تنها مصادیقی از اختلافات در تقسیم ارث می باشند. چنانچه با مسائلی از این دست روبرو هستید در ادامه مقاله به بررسی و ارائه راهکار قانونی جهت مرتفع کردن آنها خواهیم پرداخت.

 

روش های پیشگیری از اختلاف در تقسیم ارث

پیرو اختلافات پیش آمده در تقسیم ارثیه و مسائل مربوط به سهم الارث و مواجه شدن با ناسازگاری و عدم همکاری برخی وراث در خصوص ارث بجا مانده از متوفی، می توان به راهکارهای زیر جهت پیشگیری از اختلاف در تقسیم ارث اشاره داشت که برخی از آنها مربوط به قبل از فوت فرد است و باید توسط خود وی انجام گیرد و برخی دیگر بعد از فوت توسط وراث وی:

تنظیم یک وصیت نامه قبل از فوت: جهت پیشگیری از اختلاف در تقسیم ارث بین وراث، هر فرد می تواند قبل از فوت خود اقدام به تنظیم وصیت نامه نموده. این وصیت نامه می تواند با حضور شخص در دفاتر اسناد رسمی تنظیم گردد یا به خط خود فرد با ذکر دقیق تاریخ و امضاء به صورت خودنوشت باشد. باید دانست بر اساس ماده 291 قانون امور حسبی وصیت نامه باید بر اساس تشریفات قانونی تنظیم گردد در غیر این صورت در مراجع رسمی پذیرفته نیست مگر اینکه اشخاص ذینفع در ارث به صحت آن اقرار نمایند.

 

تنظیم وصیت نامه عهدی و مشخص نمودن وصی: بر اساس ماده 826 قانون مدنی یکی از اقسام وصیت، وصیت عهدی می باشد که در آن فرد وصیت کننده یک یا چند نفر را برای انجام امر یا اموری مامور نماید. مستفاد از ماده 854 قانون مدنی، هر فرد می تواند به موجب وصیت، یک یا چند نفر را مکلف به انجام اموری بعد از فوت خود نماید که به این افراد در اصطلاح حقوقی وصی گفته می شود. صلاحیت وصی می تواند ناظر به تربیت و نگهداری از اولاد متوفی، پیگیری امور مربوط به دیون و بدهی های وی بعد از فوت، رسیدگی به امور معنوی از قبیل نماز و روزه و هر امر دیگری باشد که فرد در وصیت نامه خود تعیین می نماید.

تفویض وکالت به یکی از وراث در خصوص امور مربوط به ارث: وراث می توانند جهت پیشگیری از اختلافات احتمالی در خصوص ارثیه، به یکی از وراث که مورد اعتماد و اطمینان سایرین می باشد وکالت داده و در یکی از دفاتر اسناد رسمی به وی تفویض اختیار نمایند تا به نمایندگی از سایر وراثین در خصوص امور مربوط به ارث مانند گرفتن برگه گواهی انحصار وراثت و حکم تقسیم ترکه از شورای حل اختلاف، حضور در دفاتر اسناد رسمی به عنوان نماینده قانونی سایر وراث جهت امضا هنگام فروش مالی که به طور مشترک بین وراث موجود است و مواردی از این قبیل حاضر گشته و پس از تعیین تکلیف امور، ماحصل کار را در اختیار سایرین قرار دهد.

 

راه حل های اختلاف در تقسیم ارث

علی رغم آنکه بعد از فوت فرد اموال و دارایی های باقی مانده به صورت قهری و اجباری به وراث متوفی انتقال می یابد همچنان که در بالا اشاره نمودیم گاهی وراث قادر به تراضی و توافق بر سر نحوه تقسیم و مدیریت ارثیه نبوده و در این امر دچار اختلافاتی با یکدیگر می گردند که در ادامه به ارائه راه حل های قانونی جهت حل این تعارضات اشاره خواهیم نمود:

گرفتن برگه گواهی انحصار وراثت: برای اینکه وراث بتوانند در سهم خود هرگونه دخل و تصرفی از قبیل خرید، فروش، اجاره یا هرگونه استفاده شخصی داشته باشند در بدو امر باید هویت آنها به عنوان ورثه متوفی تائید و پس از آن میزان سهم الارث هر فرد مشخص گردد.گام اول و از ملزومات این امر اقدام به ثبت دادخواست گواهی انحصار وراثت از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی و درخواست صدور گواهی انحصار وراثت توسط هر یک از ذینفعان از شورای حل اختلاف می باشد.

مطابق قانون افراد ذینفع عبارتند از: هریک از وراث یا نمایندگان قانونی آنها از قبیل قیم یا وکیل، هر فردی که از صدور این گواهی نفع می برد از قبیل طلبکاران یا شخصی که به هر سبب مالی را از یکی از وراث خریداری نموده به شرط داشتن مدارک مثبت طلبکار بودن یا خرید، وصی یا همان شخصی که متوفی انجام برخی امور را به وی محول نموده.

دادخواست تقسیم ترکه: پس از گرفتن گواهی انحصار وراثت حال نوبت راه حل بعدی، طرح دعوای تقسیم ترکه و تقاضای صدور حکم به تقسیم ترکه از شورای حل اختلاف می باشد. تقسیم ترکه به معنای مشخص نمودن میزان سهم دقیق هر فرد از ارثیه است که هریک از وراث یا چنانچه متوفی اقدام به تعیین وصی نموده باشد می توانند تقاضای این امر را از محاکم قضایی بنمایند. در حکم صادره از مرجع صالح سهم الارث هریک از وراث به طور دقیق و معین ذکر میگردد و پس از آن هر یک از وراث می تواند با پرداخت مالیات بر ارث، بدون نیاز به کسب اجازه از سایرین اقدام به فروش سهم خود نماید.

 

دادخواست تحریر ترکه: چنانچه وراث یا نمایندگان قانونی آنها از تمامی دارایی ها یا دیون به بجا مانده از متوفی خبر نداشته یا بر سر آن اختلاف داشته می توانند اقدام به ثبت دادخواست تحریر ترکه از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی و تقاضای صدور حکم به تحریر ترکه از شورای حل اختلاف نمایند. بر اساس ماده 206 قانون امور حسبی تحریر ترکه به معنای تعیین مقدار ترکه و دیون متوفی است. در این صورت شورای حل اختلاف اقدام به نشر آگهی و تنظیم صورت مجلس از دارایی های متوفی نموده. لازم به تذکر است هرگاه یک یا چند نفر از وراث غایب باشند یا برخی از وراث از قبول ترکه سر باز زنند تحریر ترکه الزامی است.

دادخواست مهر و موم ترکه: گاهی پیش می آید اختلاف بین وراث به حدی است که بیم سوء استفاده از آنچه به عنوان ارث باقی مانده می رود یا شرایط ارثیه به گونه ای است که بیم تضییع و تفریط در آن می رود. در این حالت هریک از ذینفعان می تواند به استناد ماده 167قانون امور حسبی از دادگاه تقاضای مهر و موم ترکه را بنمایند.

دادخواست دستور فروش مال مشاعی در دادگاه: ماده 4 قانون افراز و فروش مال مشاعی بیان میدارد: “ملکی که به موجب تصمیم قطعی واحد ثبتی غیر قابل افراز تشخیص شود با تقاضای هر یک از شرکاء و به دستور دادگاه فروخته می شود.” قابلیت افراز یعنی بتوان چیزی را بدون آنکه به ماهیت آن خللی وارد آورد یا از ارزش آن کم شود تفکیک و تقسیم نمود. در بسیاری از موارد مانند اتومبیل یا آپارتمان ما نمی توانیم مال را بدون خلل به ارزش یا ماهیت آن تفکیک و تقسیم نمائیم در این حالت شراکت افراد در آن مال به صورت مشاعی بوده یعنی در جزء جزء مال به میزان سهم خود شریک می باشند. در صورت بروز اختلاف در فروش مالی که شراکت افراد در آن به نحو اشاعه می باشد هر یک از شرکا و وراث می توانند تقاضای دستور فروش مال مشاعی را از دادگاه داشته باشند. در این حالت پس از جلب نظر کارشناس دادگستری در خصوص قیمت، مال جهت فروش به مزایده گذاشته شده و ماحصل فروش آن به صندوق دادگستری واریز گردیده و هریک از وراث حق مطالبه سهم خود را از صندوق دادگستری خواهد داشت.

 

دادخواست نصب قیم: گاه پیش می آید در بین وراث فردی بیمار، کودک یا مجنون می باشد که شخصا قادر به اداره امور خود اعم از مالی و غیر مالی نبوده این موارد از اقسام حجر بوده و به چنین شخصی در قانون محجور گفته می شود. زمانی که در بین وراث فرد محجوری وجود دارد ممکن است وراث در خصوص اداره امور او دچار اختلاف شوند. باید دانست در خصوص امور مربوط به محجور تمامی تصمیمات بر عهده قیم وی می باشد. جهت تعیین قیم هریک از وراث یا ذینفعان می توانند از دایره سرپرستی دادگاه خانواده درخواست نصب قیم نمایند. دادستان با بررسی درخواست به تعیین قیم برای فرد محجور می پردازد. حدود اختیارات قیم مشخص و محدود است و در مواردی از قبیل فروش مال مربوط به محجور باید از دادگاه کسب اجازه نماید.

میزان ارث زن و مرد

چرا ارث زن نصف مرد است ؟

در پاسخ به این پرسش که چرا ارث زن نصف مرد است، فلسفه و دلائل زیادی بیان گردیده است. از جمله فلسفه و علت تفاوت ارث زن و مرد، وظایف مالی مرد در قبال زن مانند پرداخت مهریه، نفقه، اجرت المثل و … عنوان شده است. در حالی که چنین تکالیفی بر عهده زنان قرار نگرفته و آنها تعهدی برای تامین هزینه های خود در زندگی مشترک ندارند.

از جمله تفاوت های حقوقی بین زن و مرد، نحوه تقسیم ارث بین آن ها می باشد. به گونه ای که در اغلب موارد، ارث مردان دو برابر زنان در نظر گرفته شده است. با وجود این که این امر، یک قاعده کلی نیست و در همه موارد، ارث زن نصف مرد نمی باشد، اما در اکثر موارد، ترکه ای که از میت به وارث مرد می رسد، بیشتر از سهم الارث زن است.

در این میان، ممکن است که برای برخی افراد سوال شود که معنی قاعده ارث زن نصف مرد است چه می باشد و چرا با وجود تاکید قرآن بر برابری زن و مرد، چنین حکمی در نظر گرفته شده است. در پاسخ به این پرسش حقوقدانان و فقها، فلسفله و دلایل زیادی را مطرح کرده اند، که می تواند به خوبی این شبهه را برطرف نماید.

از این رو، در ادامه مقاله حاضر، قصد داریم، به پاسخ این پرسش بپردازیم که معنی قاعده ارث زن نصف مرد است چه می باشد. سپس در خصوص اینکه چرا ارث زن نصف مرد است صحبت خواهیم کرد و در نهایت نیز به نکات حقوقی فلسفه و علت تفاوت ارث زن و مرد پرداخته خواهد شد. جهت کسب اطلاعات بیشتر در این خصوص، با ما همراه باشید.

 

معنی قاعده ارث زن نصف مرد است.

یکی از موضوعاتی که با فوت فرد مطرح می شود، نحوه تقسیم ارث بین ورثه است. قوانین مرتبط با ارث در ایران، مبتنی بر شرع مقدس اسلام و نص قرآن کریم نگاشته شده که بر اساس آن، در بسیاری از موارد، از قاعده ارث دو برابری مرد نسبت به زن، پیروی می نماید. به همین دلیل در این بخش از مقاله به معنی قاعده ارث زن نصف مرد است، پرداخته می شود.

منظور از قاعده ارث زن نصف مرد است، این است که اگر ترکه میت را به سه قسمت مساوی تقسیم نماییم، دو قسمت از سه قسمت به وارث مرد و یک قسمت باقی مانده به وارث زن تعلق می گیرد. به عبارت دیگر، سهم الارث مرد دو برابر زن می شود. برای مثال، اگر متوفی تنها دارای یک فرزند پسر و یک فرزند دختر به عنوان ورثه باشد، هر چه از اموال او که باقی مانده است، به سه قسمت تقسیم شده و دو سوم آن به فرزند پسر و یک سوم آن به فرزند دختر تعلق می گیرد.

توجه به این نکته ضروری است که این قاعده به طور کلی و دائمی نبوده و در همه حالات تقسیم ترکه، ارث زن نصف مرد نمی باشد، بلکه وجود یا عدم وجود وراث دیگر، در میزان سهم الارث زن موثر است. برای مثال اگر تنها اجداد مادری میت موجود باشند، بر طبق ماده 923 قانون مدنی، جد و جده مساوی ارث می برند و این طور نیست که جد به واسطه مرد بودن خود، دو برابر جده که زن است، ارث ببرد.

 

چرا ارث زن نصف ارث مرد است؟

در قسمت گذشته به معنی قاعده ارث زن نصف مرد است، پرداخته شد. در این میان ممکن است، برای برخی افراد سوال شود که چرا ارث زن نصف مرد است و یا به عبارت دیگر، مرد دو برابر زن ارث می برد. این در حالی است که در متن قرآن کریم به صراحت بیان شده که زن و مرد با هم مساوی اند.

قوانین مربوط به ارث در قانون ایران، برگرفته از آیات قرآن کریم می باشد و قانون گذار نمی تواند به خواست خود در حکم آن دخل و تصرفی نماید. در پاسخ به این پرسش که چرا ارث زن نصف مرد است، دلائل مختلفی بیان گردیده است که در قسمت زیر به شرح آن ها پرداخته شده است.

یکی از دلائل ارث دو برابری مرد نسبت به زن، موظف بودن مرد به پرداخت نفقه عنوان شده است. به عبارت دیگر، مرد متعهد است که علاوه بر هزینه و مخارج خود، نفقه و خرج خوراک، پوشاک، مسکن و… همسر و فرزندان خود را نیز تهیه نماید. این در حالی که است که چنین وظیفه ای بر عهده زنان قرار نگرفته است.

از دیگر ادله این که چرا ارث زن نصف مرد تعیین شده، این است که در دین اسلام، تکالیفی بر عهده مرد گذاشته شده که مستلزم پرداخت مال است. برای مثال ماده 463 قانون مجازات اسلامی در این خصوص بیان می دارد: «در جنایت خطای محض در صورتی که جنایت با بینه یا قسامه یا علم قاضی ثابت شود، پرداخت دیه بر عهده عاقله است». منظور از عاقله بر اساس ماده 468 قانون مجازات اسلامی پدر، پسر و بستگان ذکور نسبی پدری و مادری یا پدری به ترتیب طبقات ارث می باشند.

به طور کلی می توان بیان داشت که ارث زن به این دلیل نصف مرد تعیین شده است که میان حقوق و تکالیف آن ها تعادل و توازن برقرار شود. در عمل نیز، تعهداتی که بر عهده مردان قرار داده شده، از قبیل پرداخت مهریه، نفقه، اجرت المثل ایام زوجیت و… باعث می شود که بخش اعظم درآمد آن ها به زنان تعلق گیرد.

 

 نکات حقوقی فلسفه و علت تفاوت ارث زن و مرد

نظام ارث و احکام شرع مقدس در زمینه تقسیم ترکه بسیار دقیق نگاشته شده است، به طوری که عدالت بین حقوق و تکالیف زن و مرد به بهترین نحو آن رعایت شود. پیش از این در رابطه با معنی قاعده ارث زن، نصف مرد است و چرایی آن صحبت شد. در این قسمت به نکات حقوقی فلسفه و علت تفاوت ارث زن و مرد پرداخته شده است.

همانطور که بیان شد، یکی از فلسفه ها و علت تفاوت بین ارث زن و مرد، مسئولیت های مالی است که مرد موظف به پرداخت آن می باشد و این تعهدات در رابطه با زنان وجود ندارد. از جمله این تعهدات می توان به پرداخت مهریه، نفقه، اجرت المثل ایام زوجیت و … اشاره نمود. بنابر ماده 1076 قانون مدنی، هر چیزی را که مالیت داشته باشد و قابل تمییز باشد، می توان به عنوان مهر قرار داد. همچنین بر طبق ماده 1106 همین قانون نیز، در عقد دائم پرداخت نفقه زن به عهده شوهر او می باشد.

این امر در حالی است که زن از پرداخت هر گونه نفقه معاف است و حتی نسبت به تامین مخارج خود از قبیل خوراک، پوشاک و مسکن هیچ گونه مسئولیتی متوجه وی نمی باشد. از دیگر فلسفه ها و علت تفاوت بین ارث زن و مرد، مسئولیت های مالی ویژه ای است که به عهده مرد قرار داده شده است که از جمله آن می توان به امر جهاد و پرداخت دیه توسط عاقله اشاره نمود.

بنابراین با توجه به آنچه بیان شد، اگر چه در بسیاری از موارد، ارث مرد دو برابر زن تعیین شده است، اما این یک قاعده کلی نیست و گاهی سهم الارث زنان برابر مردان در نظر گرفته شده است. از طرف دیگر، دریافت سهم بیشتر در ارث، تکالیف بیشتری را نیز بر عهده مردان قرار داده است که در عمل، همان هزینه صرف زنان می گردد.